-
outputpunch07 posted an update 13 hours, 44 minutes ago
در دل بازار مشهد، جایی که بوی زعفران و دارچین هنوز از حجرههای قدیمی بلند میشود، برندی ۸۰ ساله به نام شریفیان بیش از سه نسل است که نماد کیفیت، اصالت و اعتماد در صنعت ادویه و گیاهان دارویی ایران بوده است. از سالهای دور که بنیانگذار خانواده شریفیان با یک ترازوی دستی و چند کیسه هل و زردچوبه کار را آغاز کرد، تا امروز که فروشگاه آنلاین شریفیان به یکی از بزرگترین تامینکنندگان عمده ادویهجات برای رستورانها، کارخانجات مواد غذایی، عطاریها و حتی صادرات تبدیل شده، این نام همواره با دقت در انتخاب، خلوص محصول و تعهد به مشتری شناخته میشود.
اما در سال ۱۴۰۴، شریفیان یک قدم فراتر از سنت گذاشت. نه با ساخت یک انبار بزرگتر یا وارد کردن ادویه جدید، بلکه با ساخت اولین ابزار هوش مصنوعی سفارشی (GPT) برای بازاریابی صنعت ادویه. ابزاری که نه تنها برای مشتریان شریفیان، بلکه برای کل صنف عطاری، رستورانداران و تولیدکنندگان مواد غذایی طراحی شده است.
این مصاحبه بازاریابی، تلاشی است برای درک این تحول عمیق: چگونه یک برند سنتی با ریشه در بازار سنتی مشهد، به سراغ هوش مصنوعی رفت؟ چرا دانش ۸۰ ساله خود را به صورت رایگان در اختیار رقبا قرار داد؟ و این ابزار دقیقاً چه کمکی به یک عطار محلی یا مدیر یک رستوران زنجیرهای میکند؟
با مهندس محمدعلی شریفیان، مدیرعامل و نسل سوم این خانواده، به گفتوگو نشستهایم. لحن او فروتنانه اما مصمم است؛ همانطور که در جلسات هیئت تحریریه شریفیان بارها شنیدهایم: «ما فقط ادویه نمیفروشیم، اعتماد میفروشیم.»
سوال ۱: آقای شریفیان، شما یک برند ریشهدار در بازار سنتی هستید. چه شد که به سراغ یک تکنولوژی مثل هوش مصنوعی و GPT رفتید؟
مهندس شریفیان: اجازه بدهید از یک تماس تلفنی شروع کنم. صبح یک روز پاییزی سال ۱۴۰۲ بود. تلفن زنگ خورد. طرف مقابل یک عطار ۶۵ ساله از شهرری بود. گفت: «مهندس، من ۴۰ سال است از شما هل و زعفران میخرم. کیفیتتون حرف نداره. اما حالا پسرم میگه باید اینستاگرام راه بندازم. من که بلد نیستم! چطور عکس بذارم؟ چی بنویسم؟ مشتری از کجا بیاد؟»
این اولین تماس نبود. روزانه دهها تماس مشابه داشتیم. نه برای سفارش ادویه، نه برای قیمت زعفران سرگل، بلکه برای مشاوره بازاریابی دیجیتال. یکی میپرسید: «چطور ریلز بسازم که ادویهام دیده بشه؟» دیگری میگفت: «گوگل مپ منو پیدا نمیکنه، چیکار کنم؟»
ما یک گلوگاه بزرگ داشتیم: تماسهای غیرخریداری. این تماسها زمان تیم فروش را میگرفت، هزینه پشتیبانی را بالا میبرد و در نهایت، اگر مشتری نتواند بفروشد، خریدش از ما هم کم میشود.
ابتدا فکر کردیم یک دوره آموزشی حضوری برگزار کنیم. اما چند نفر میتوانستند بیایند؟ ۵۰ نفر؟ ۱۰۰ نفر؟ در حالی که ما بیش از ۳۰۰۰ مشتری فعال در سراسر کشور داریم. از عطاریهای کوچک شیراز تا رستورانهای زنجیرهای مشهد.
بعد به سراغ تولید محتوا رفتیم. شروع کردیم به ساخت ویدیوهای آموزشی در یوتیوب و اینستاگرام. اما باز هم کافی نبود. هر مشتری نیاز متفاوتی داشت. یکی میخواست اسکریپت ریلز برای زردچوبه، یکی برای دارچین سیلان، یکی برای فرمول ادویه کباب.
در همین حین، با پدیده ChatGPT آشنا شدیم. اول به عنوان یک ابزار سرگرمی. اما وقتی دیدیم میتواند متن بنویسد، ایده بدهد، حتی کد بنویسد، یک جرقه زده شد: آیا میتوانیم یک نسخه تخصصی از این ابزار بسازیم که فقط زبان صنعت ادویه و بازاریابی دیجیتال را بلد باشد؟
تصمیم گرفتیم. نه برای خودنمایی، نه برای تبلیغات. بلکه برای حل یک مشکل واقعی در مقیاس بزرگ. ما باید نیاز به مشاوره بازاریابی دیجیتال را از تماس تلفنی به یک ابزار خودکار و همیشه در دسترس تبدیل میکردیم.
سوال ۲: اما چرا این دانش را رایگان به مشتریانتان (که عملاً رقبای شما در بازار هستند) میدهید؟ این خلاف منطق بازار نیست؟
مهندس شریفیان: این سوال خیلی خوبی است. حتی در جلسات داخلی خودمان هم بحث بود. یکی از مدیران فروش گفت: «اگر این دانش را به عطارهای دیگر بدهیم، آنها قویتر میشوند و ما ضعیف!»
اما من باور دارم که رقابت واقعی در صنعت ادویه، بین عطارها نیست. رقابت بین سنت و مدرنیته است.
بیایید یک لحظه فکر کنیم: اگر یک عطار در شهرستان نتواند در اینستاگرام بفروشد، چه اتفاقی میافتد؟
• یا کسبوکارش تعطیل میشود.
• یا به سراغ ادویههای تقلبی و ارزانتر میرود.
• یا کلاً از بازار خارج میشود.
در هر سه حالت، ما ضرر میکنیم. چون مشتریمان را از دست میدهیم.
اما اگر همان عطار بتواند با کمک ابزار ما:
• یک ریلز حرفهای بسازد،
• متن سئو برای سایتش بنویسد،
• در گوگل مپ دیده شود،
آن وقت فروشش بالا میرود، درآمدش بیشتر میشود، و در نتیجه خریدش از ما هم افزایش مییابد.
این همان فلسفه B2B2C است: Business to Business to Consumer. ما به عطار (B) کمک میکنیم تا به مصرفکننده نهایی (C) بهتر بفروشد. وقتی او موفق شود، ما هم موفق میشویم.
علاوه بر این، یک نگاه بلندمدت هم داریم. ما میخواهیم صنف ادویه ایران را توانمند کنیم. وقتی یک عطار محلی در یزد با کمک ابزار ما یک کمپین موفق راه میاندازد، کل صنعت ادویه ایران در فضای دیجیتال قویتر دیده میشود. این یعنی:
• افزایش تقاضا برای ادویه باکیفیت،
• کاهش ورود ادویههای تقلبی،
• و در نهایت، رشد بازار برای همه.
ما رقبا را دشمن نمیبینیم. آنها شریک زنجیره تامین ما هستند. اگر آنها ضعیف شوند، زنجیره میشکند. اگر قوی شوند، همه برندهایم.
به قول پدربزرگم که بنیانگذار شریفیان بود: «حجره ما فقط یک در دارد، اما بازار هزار در دارد. هر کس وارد بازار شود، روزی به حجره ما هم سر میزند.»
سوال ۳: ابزارهای AI زیادی وجود دارد. چرا یک ابزار سفارشی ساختید؟
مهندس شریفیان: یک بار ChatGPT عمومی را امتحان کردیم. ازش پرسیدیم: «یک اسکریپت ریلز برای فروش هل اکبر بنفش بنویس.»
پاسخش این بود:
«هل اکبر بنفش یک نوع هل کمیاب است. میتوانید بگویید: این هل خاص است و عطر فوقالعادهای دارد.»
این پاسخ کاملاً غلط بود!
اولاً، هل اکبر بنفش وجود ندارد! هل اکبر یک اصطلاح قدیمی عطارها برای هل درشت و باکیفیت است، و رنگش سبز تیره است، نه بنفش. ثانیاً، این متن هیچ جذابیتی برای مخاطب ایرانی ندارد.
هوش مصنوعی عمومی:
• زبان عطارها را بلد نبود.
• نمیدانست «زعفران سرگل» یعنی چه و چرا گرانتر از «نگین» است.
• نمیتوانست تفاوت «دارچین سیلان» و «دارچین چینی» را در بازاریابی توضیح دهد.
• نمیدانست که یک رستوراندار مشهدی به دنبال «ادویه تاکو» است، اما یک عطار شیرازی به «ادویه غورهغوره» نیاز دارد.
ما به ابزاری نیاز داشتیم که:
1. دانش ۸۰ ساله شریفیان را در خودش داشته باشد: از نامهای قدیمی ادویهها تا فرمولهای ترکیبی سنتی.
2. دانش روز دیجیتال مارکتینگ را بلد باشد: از الگوریتم اینستاگرام ۱۴۰۴ تا تکنیکهای سئو محلی.
3. سواد دیجیتال مخاطب را در نظر بگیرد: بسیاری از عطارها حتی ایمیل ندارند، چه برسد به پرامپتنویسی!
بنابراین، بیش از ۶ ماه روی این پروژه کار کردیم.
• بیش از ۵۰۰ صفحه سند داخلی (کاتالوگ محصولات، فرمولهای ترکیبی، تجربیات بازاریابی) را به مدل آموزش دادیم.
• با ۱۰ متخصص دیجیتال مارکتینگ در حوزه غذا همکاری کردیم.
• بیش از ۲۰۰ سناریو واقعی از مشتریان را شبیهسازی کردیم.
نتیجه؟ یک GPT سفارشی که نه تنها ادویه را میشناسد، بلکه میداند یک عطار ۶۰ ساله در کرمان چطور باید ریلز بسازد، یا یک رستوران در مشهد چطور منوی دیجیتال طراحی کند.
سوال ۴: این ابزار دقیقاً چه کاری برای یک رستوراندار یا عطار انجام میدهد؟
مهندس شریفیان: این ابزار مثل یک مشاور بازاریابی ۲۴ ساعته است که در جیب هر عطار و رستوراندار جا میشود. ما آن را بر اساس ۱۰ سرفصل کلیدی طراحی کردیم که هر کدام یک نیاز واقعی صنف را پوشش میدهد:
۱. تولید محتوای ویدیویی (ریلز و استوری)
• ایدهپردازی برای ریلز: «چطور زعفران را مثل یک جواهر نشان دهیم؟»
• اسکریپتنویسی با لحن عامیانه و جذاب: «این زعفران سرگل، یه دونهش کافیه کل برنج رو طلایی کنه!»
• پیشنهاد موسیقی، فیلتر و هشتگهای ترند.
۲. نوشتن متن سئو برای سایت و بلاگ
• تولید مقاله ۱۰۰۰ کلمهای درباره «فواید زیره سبز برای گوارش» با کلمات کلیدی محلی.
• متا تگ، توضیحات محصول، و حتی alt text تصاویر.
۳. بهینهسازی گوگل مپ و کسبوکار محلی
• راهنما برای ثبت مکان، پاسخ به نظرات، آپلود عکس باکیفیت.
• پیشنهاد کلمات کلیدی محلی: «عطاری سنتی در بلوار وکیلآباد».
۴. فرمولاسیون ادویه ترکیبی
• ایده برای ادویه جدید: «ادویه مدیترانهای برای پاستا» یا «مخلوط گیاهان برای چای لاغری».
• نسبت دقیق مواد (مثلاً ۶۰٪ رازیانه، ۳۰٪ نعنا، ۱۰٪ زنجبیل).
۵. مدیریت کمپینهای تبلیغاتی اینستاگرام و گوگل
• بودجهبندی: «با ۵۰۰ هزار تومان چطور ۱۰ هزار بازدید بگیریم؟»
• پیشنهاد مخاطب هدف: «زنان ۲۵–۴۵ ساله علاقهمند به آشپزی سالم».
۶. تحلیل رقبا
• بررسی صفحه اینستاگرام رقیب: «چرا پستهای او بیشتر دیده میشود؟»
• پیشنهاد بهبود: «از ویدیوهای عمودی استفاده کنید، نه افقی».
۷. طراحی منوی دیجیتال و بستهبندی
• ایده برای نامگذاری ادویه: «زعفران طلایی شریفیان» به جای «زعفران معمولی».
• پیشنهاد رنگ و فونت برای بستهبندی جذاب.
۸. تولید محتوای آموزشی برای مشتری نهایی
• پست اینستاگرامی: «۵ دلیل که باید دارچین سیلان بخرید، نه چینی!»
• اینفوگرافیک: «چطور ادویه تقلبی را تشخیص دهیم؟»
۹. پاسخ به سوالات متداول مشتریان
• اسکریپت برای دایرکت: «بله، این زعفران ۱۰۰٪ خالص است. تست آزمایشگاه هم داریم.»
• مدیریت نظرات منفی با لحن حرفهای.
۱۰. ایدهپردازی برای رویدادها و همکاریها
• پیشنهاد همکاری با اینفلوئنسر آشپزی.
• برگزاری ورکشاپ «آشپزی با ادویههای شریفیان» در رستوران.
هر کدام از این سرفصلها با مثالهای واقعی از صنف پر شده است. مثلاً وقتی یک عطار میپرسد:
«چطور بگم که هل من اعلاست؟»
ابزار پاسخ میدهد:
«یک ریلز ۱۵ ثانیهای بساز: هل را باز کن، دانههای درشت و روغنی رو نشون بده، بگو: این هل اعلا، یه دونهش عطر یه کیسه هل معمولی رو میده! هشتگ: #هل_اعلا #عطاری_سنتی #شریفیان»
همه چیز ساده، عملی و قابل اجرا با گوشی موبایل است.
سوال ۵: چگونه میتوان به این ابزار دسترسی داشت؟
مهندس شریفیان: ما نمیخواستیم این ابزار فقط برای مشتریان VIP یا کسانی که اشتراک بخرند باشد. هدفمان خدمت به کل صنف بود.
بنابراین، تصمیم گرفتیم آن را کاملاً رایگان و در بستر ChatGPT منتشر کنیم.
نامش را گذاشتیم: GPT بازاریابی صنعت ادویه
برای دسترسی:
1. به ChatGPT بروید (نسخه رایگان هم کافی است).
2. در بخش GPTهای سفارشی، نام «GPT بازاریابی صنعت ادویه» را جستجو کنید.
3. شروع به چت کنید!
هیچ ثبتنام، هیچ هزینه، هیچ تبلیغ. فقط یک ابزار برای کمک به عطارها، رستورانداران، کارخانجات و همه فعالان صنعت غذا.
ما حتی یک راهنمای ویدیویی ۳ دقیقهای هم ساختیم که نشان میدهد یک عطار ۷۰ ساله چطور بدون دانستن پرامپت، از این ابزار استفاده کند. فقط کافی است سوالش را به زبان خودش بپرسد: «مهندس، چطور زعفران بفروشم؟»
نتیجهگیری
وقتی این مصاحبه به پایان رسید، یک چیز کاملاً روشن بود: شریفیان فقط یک برند ادویه نیست. یک نهضت دیجیتال در بازار سنتی است.
با ساخت GPT بازاریابی صنعت ادویه، مهندس محمدعلی شریفیان نشان داد که هوش مصنوعی در صنعت غذا دیگر یک آرزو نیست، یک واقعیت در دسترس است. واقعیتی که:
• زبان عطارها را بلد است،
• سواد دیجیتال نمیخواهد،
• و رایگان در اختیار کل صنف قرار گرفته.
این اقدام، یک تحول عمیق در بازاریابی عطاری و توانمندسازی مشتریان است. نشانهای از این که سنت و تکنولوژی نه تنها با هم تعارض ندارند، بلکه میتوانند دست در دست هم، بازار ۸۰ ساله ادویه ایران را به قرن جدید ببرند.
برای رستورانداران، عطارها، کارخانجات مواد غذایی و همه کسانی که در زنجیره ارزش صنعت ادویه فعالیت میکنند، این ابزار یک همراه دائمی است. یک مشاور که هرگز نمیخوابد، هرگز خسته نمیشود، و همیشه آماده است تا بگوید:
«ادویهات را بفروش، ما پشتت هستیم.»